باور نمي‌کنم که چطور کوچکترين شعله‌هاي اميد، محکوم مي‌شوند به خاموشي و مرگ.



1: هوايي که هرروز نفس مي‌کشم مسموم است.

2:

3: "پ" را هم اين بين از زندگي‌ام روانه کردم.. که برود.. که ديگر لبخند بزرگ و دستان مهربانش را باور  ندارم.

4:همين


.